پخش ویژه برنامه "زخم" در شامگاه عاشورای حسینی که یادآور جنایات فتنهگران در روز عاشورای سال 88 بود، و حکایت از آن داشت که ملت هنوز حوادث آن روز تلخ را فراموش نکرده اند. در آن برنامه بطور ضمنی به این مساله پرداخته شده بود که حامیان فتنه برای فعالیت مجدد سیاسی نیازمند توبه از اقدامات خائنانه خود هستند که این مساله واکنش تند فتنهگرانی را به همراه داشت که چندماهی است سودای بازگشت به قدرت را در سر میپرورانند.
در این میان موسوی خوئینی ها با غیر سیاسی و غیر دینی دانستن این شرط که اصلاح طلبان باید از موسوی و کروبی اعلام برائت کنند، گفته بود اصلاح طلبان خود این دو رهبر جنبش سبز را وادار به شرکت در انتخابات کرده اند و اکنون نمیتوانند با نادیده گرفتن آنها در انتخابات شرکت کنند!
در مورد اینکه چرا نیروهای دلسوز نظام و ملت حزب الله بر توبه اصلاح طلبان به عنوان مقدمه فعالیت مجدد سیاسی تاکید دارند، باید به کارنامه اصلاح طلبان در حوادث پس از انتخابات سال 88 توجه نمود و علت را در رفتار سیاسی ایشان جستجو کرد. این جریان در انتخابات سال 88 خواسته یا ناخواسته در پازلی بازی کرد که توسط بیگانگان طراحی شده بود. به واقع آن جریان سیاسی محوری که در درون کشور وظیفه هدایت عمومی سناریوی کودتای مخملین را برعهده داشت، جریان اصلاح طلب بود که برخی از اقدامات این جریان سیاسی که امکان بازگشت آنان به درون قدرت و حاکمیت را دشوار ساخته است، چنین میتوان برشمرد:
1- اکثریت اتاق فکر فتنه را اعضای فعال این جریان تشکیل میدادند که مروری بر دستگیر شدن پس از انتخابات به خوبی این مساله را مشخص میکند.
2- بخش عمدهای از فعالین رسانهای که در فریب افکار عمومی و القاء دروغ بزرگ "تقلب در انتخابات" نقش داشتند، اعضای این جریان بودند.
3- نامزدهای محوری سناریو فتنه 88 از درون اردوگاه اصلاح طلبان انتخابات گردیدند و این جریان تا آخرین توان از ایشان حمایت نمود.
4- بخش عمدهای از فعالین شبکههای اجتماعی که مدیریت صحنه آشوبها و اردوکشیهای خیابانی را برعهده داشتند، جوانانی بودند که در مکتب سیاسی جریان اصلاح طلب درس آموخته بوده و به این جریان تعلق داشتند.
5- تمامی تجمعاتی که با هدف اردوکشیهای خیابانی و فشار بر نظام سیاسی برای تجدیدنظر در انتخابات صورت گرفت، توسط دعوتنامههایی شکل گرفت که توسط احزاب و گروهها و شخصیتهای وابسته به این جریان سیاسی از طریق صدور اطلاعیه و بیانیه اعلام شده بود.
6- اتهامات متعددی که علیه نظام اسلامی منتشر گردید اغلب توسط گروههای سیاسی اصلاح طلب صورت گرفت که با هدف فریب افکار عمومی و تخریب چهره نظام اسلامی دنبال میشد.
7- عدم پایبندی به قانون و پذیرش فرآیند انتخابات از آغاز تا پایان و طرح مطالبات غیرقانونی
8- متهم ساختن نظام اسلامی به تبانی، فساد، ظلم، جنایت و آدم کشی و ....
9- توهین به مقدسات (ارزشهای انقلاب اسلامی، قانون اساسی، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب اسلامی، مراجع عظام تقلید، مسئولین نظام اسلامی، ملت حزب الله، نهادهای انقلابی، و ... ) توسط برخی از منسوبین به این جریان و سکوت بخشی دیگر در برابر این توهینها و اتهامات
10- بهم ریختن مرزبندی بین خودی و غیرخودی و قرار گرفتن در اردوگاهی واحد با اپوزیسیون و ضدانقلاب و دشمنان انقلاب اسلامی برای رسیدن به اهداف سیاسی
11- سکوت در برابر موضعگیری بیگانگان که با صراحت از طرح براندازی نظام با محوریت اصلاح طلبان سخن میگفتند و خود را حامی ایشان معرفی میکردند.
موارد برشمرده به خوبی نشان میدهد که برخی از منسوبین به این جریان مجرمینی هستند که به دلیل جرائم سیاسی - امنیتی خود دیگر امکان بازگشت به قدرت و فعالیت سیاسی برای آنها مهیا نیست. و بخشی دیگر برای بازگشت به قدرت و فعال شدن در عرصه سیاست نیازمند توبه از رفتار و کردار خود و برائت جستن از اقدامات فتنهگران دارند.
البته هستند افرادی در این اردوگاه که با فتنه گران همراه نبودند، اما از آنجا که مبتنی بر سوابق سیاسی خود متعلق به این جریان هستند، و در دوران فتنه نیز موضعی به نفع فتنهگران نگرفتند، و در مراحلی با ملت و نظام اسلامی همراهی کردند، لذا منع قانونی برای فعالیت سیاسی آنها وجود ندارد، اما افکار عمومی انتظار دارد که حتی آنان نیز با صراحت بیشتری مرزبندی خود را با فتنه گران و ضدانقلاب اعلام نمایند.
سخن آخر آنکه اصل مساله در این میان وجود تضمینی است که این جریان باید در برابر نظام اسلامی و ملت ارائه دهد تا حضور مجدد ایشان در رقابتهای سیاسی به تکرار حوادث سال 88 نینجامد! و این حق طبیعی ملت و نظام اسلامی است که در این زمینه به اطمینان خاطر برسد چرا که "مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود"!
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]